تو یه ماهی توی دریا ، تو عزیزتر از وجودم
تو فروغی توی صحرا ، نورِ دل بر تو گشودم
تابشی ، مهری ، جمالی ، روشنی بر این جهانم
کهکشانی ، آسمانی ، با نگاهِت من جوانم
تو یه اشکی در رخِ غم ، یا که سیلابی رو دردم؟
تو همان عشقی عزیزم بی وجودت سردِ سردم
تو یه مهتابی تو شبهام ، آسمونی پر ستاره
توی دیدارِ ترانه ، تو نُتی برام دوباره
غرقم از مستیه چشمات ، با دلی آزرده از غم
می رم از صحرای قلبت ، زیرِ این بارونِ نم نم
با لباسی پاره پوره می رسم پای درختی
می کشم دردِ فراغت روی بومِ شب به سختی
جاسم ثعلبی (حسّانی) 12/02/1391
:: برچسبها:
بوم شب ,
:: بازدید از این مطلب : 2042
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3